جدول جو
جدول جو

معنی ترازی دار - جستجوی لغت در جدول جو

ترازی دار
وزن کننده ی اجناس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَمْ بَهْ)
وزّان. سنجنده. وزن کننده. آنکه دارای ترازوست و اشیاء را سنجد و وزن کند. آنکه چیزها را در ترازو کشد و تعیین وزن آنها کند. ترازوسنج:
سرم زآن جفت زانو شد که از تن حلقه ای سازم
در آن حلقه ترازودار، بیاعان روحانی.
خاقانی.
فرستم تا ترازودار شاهان
جوی چندم فرستد عذرخواهان.
نظامی.
سنگ کم گر نزدی ماه ترازودارم
بار دل همچو ترازو نشدی بسیارم.
سیفی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از راز دار
تصویر راز دار
سر نگاهدار، دارنده راز کسی
فرهنگ لغت هوشیار
درخت برش داده و زخمی شده به وسیله ی تبر که خشک شده باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
درخت تبریزی
فرهنگ گویش مازندرانی
شکاف دار، دارای درز
فرهنگ گویش مازندرانی
درخت بلوط
فرهنگ گویش مازندرانی
درخت بلوط، از مراتع لنگای عباس آباد تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی